ملا محسن نیستانکی (دبیرموید)

ساخت وبلاگ
مردي بود از نيستانک نائين دستار بسر نامش ملا محسن پسر ملا تقي مکتب‏دار، اين مرد نيرنگ‏باز و فريفتار از نائين به تهران آمد و خود را بنام آقا شيخ محسن شناساند و چون در سر هواي سروري و ناموري داشت و دانش و مايه‏اي نداشت که در ميان مسلمانان چهره کند خود را به بهائيان چسباند و شور و جوش نشان داد و به دستاويز متل و سخن پردازي خود را جا کرد و در آموزشگاه تربيت که ويژه‏ي بهائيان بود دبير تاريخ شد در آن روزگار من نيز از شاگردانش بودم رفته رفته از مبلغان هم شد و با تردستي و پشت هم اندازي از بسياري از مبلغين کهنه کار پيشي گرفت تا آنجا که پاره‏اي بر او رشک بردند. اداها در مي‏آورد و کرشمه‏ها مي‏نمود که همه افسوس پايگاه بلندش را مي‏خوردند همه‏ي اين کارها را براي اين بهره کرد که دختر ميرزا نعيم سدهي اصفهاني را که از مبلغان به نام و سخنور بود و در نزد انگليس‏ها چاکري مي‏کرد به زني بگيرد. دختر گفت: اگر مي‏خواهي زنت بشوم بايد دستار را کنار بگذاري و کلاهي بشوي و ريش و پشم را هم بتراشي. آشيخ محسن پذيرفت و در شب پيوند همه‏ي اين کارها را کرد و ميرزا محسن خان شد در آن روزگار که من در نزد عبدالبها بودم روزي در ميان نامه‏ها به نامه‏ي اين مرد رسيدم در آن نامه خواهش کرده بود که عبدالبهاء به او پاينام دبير مؤيد بدهد

نیستانک مرجع...
ما را در سایت نیستانک مرجع دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dneyestanakia بازدید : 266 تاريخ : پنجشنبه 23 اسفند 1397 ساعت: 0:16